«آنها با دو هفته قبل بسیار متفاوتاند»، «فکر میکنم آنها میخواهند با ما ملاقات کنند»، «اظهار امیدواری به ترک شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل از سوی مردم ایران» و «مقایسه وضعیت ایران با تسلیم ژاپن در جنگ جهانی دوم بعد از بمباران هستهای هیروشیما و ناگازاکی»؛ اینها را باید مفاصل گفتمانی دانست که «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور ایالات متحده در دیدار با «بنیامین نتانیاهو»، نخستوزیر اسرائیل درباره ایران به کار بست. اظهارات ترامپ در یک جلسه معمولی بیان نشده است، این جلسه محمل دیدار سران دو رژیمی بوده که در جنگ ۱۲ روزه، به خاک ایران تجاوز نظامی صورت داده بودند؛ چیزی شبیه به اتاق جنگ ضد ایرانی!
طبعا بخشی از ادبیات ترامپ، به متغیرهای شخصیتی او بازمیگردد که بیشتر به متغیرهای شخصیتی یک «شومن» شباهت دارد تا متغیرهای شخصیتی یک سیاستمدار معقول با شاخصهای پذیرفته شده؛ اما این همه داستان نیست.
احتمالا مولفههایی وجود دارند که «گزاره تسلیمپذیری و سازشطلبی ایران» را به پیشفهمهای رئیسجمهور ایالات متحده افزودهاند و در این میان اثر ارسال برخی «پالسها» از ایران را نمیتوان نادیده انگاشت. ارسال پالس «مذاکرهطلبی» در شرایطی که کشور با یک حمله نظامی تمامعیار مواجه شده، شهدای بسیاری از سرداران، دانشمندان، زنان و کودکان در شهرهای ایران تشییع شدهاند و افکار عمومی بیش از هر زمان دیگری بر لزوم مقاومت در برابر زیادهخواهیهای نظام سلطه تاکید دارند، طبعا در شکلگیری فهم ترامپ از مواضع ایرانیان اثر داشته است.
چنین پالسهایی که عموما از جانب برخی سیاستمداران و برخی بهاصطلاح نخبگان ارسال میشود، «گزاره ضعف ایران» را در ذهن رئیسجمهور جنگطلب ایالات متحده تثبیت میکند و نهتنها به شکلگیری مذاکراتی معنادار کمک نخواهد کرد، بر زیادهخواهیهای او و حتی جنگطلبی او خواهد افزود. اگر دونالد ترامپ میدانست تا چه اندازه امروز هرکس و هرچیزی که به آمریکا و اسرائیل منتسب است در بین ایرانیان منفور واقع شده، طبعا گویشی متفاوت را برمیگزید؛ ذهن او ظاهرا با اتکا به پالسهای ضعف، از این واقعیت نیز دور افتاده که ایرانیها به خوبی به این نکته توجه دارند که آغاز حملات رژیم صهیونیستی به ایران با چراغ سبز کاخ سفید، دو روز مانده به دور ششم برنامهریزی شده مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و ایالات متحده صورت گرفت. بهعبارت دیگر ایرانیها امروز بهدرستی به این تحلیل دست یافتهاند که مذاکرهطلبی کاخ سفید چیزی جز پوششی فریبکارانه برای جنگطلبی رژیم صهیونیستی نبود.
ذهن معیوب ترامپ که خوش دارد خود را به پالسهایی که به او حس پیروزی میدهند مشغول دارد، پالسهای مذاکرهطلبی را نگاه عامه و غالب در ایران برگزیده است، مقایسه وضعیت ایران با ژاپن در روزهای پایانی جنگ دوم بینالملل، چیزی جز این را نتیجه میدهد؟ فهم غالب در ایران این است که مذاکرهخواهی آمریکاییها چیزی جز یک فریب نیست؛ این همان پالسی است که باید برای رئیسجمهور ایالات متحده ارسال شود.